ولادت باسعادت امام رضا(ع) بر پيروان و دوستدارانش فرخنده باد

هفته نامه آیینه یزد :فرارسيدن سالروز ولادت باسعادت امام هشتم شيعيان حضرت امام رضا عليه‌السلام را به همه پيروان و دوستداران آن حضرت شادباش مي‌گوييم . ادامه پيروي از نيات پربركت و انديشه حيات‌بخش آن بزرگوار را از پروردگار بزرگ آرزو داريم.

يكي از نعمتهايي كه خداي توانا به مردم ايران زمين عنايت فرموده، حضور معنوي و پربركت هشتمين امام معصوم در ميان آنهاست.

انوار پرخير و بركت امام از مشهد مقدس سراسر ايران اسلامي را نوراني مي‌كند و توسل و توجه دوستداران به آن مركز آگاهي و روشنايي، موجب آرامش خاطر دلها و آسايش جسم و روان آنها مي‌گردد.

هر سال نه تنها از سراسر ايران بلكه از بسياري از نقاط جهان، بويژه كشورهاي شيعه‌نشين هم‌جوار براي اداي احترام و اظهار خلوص و صميميت به آستان مبارك و پرفيض اين سلاله پاك پيامبر مي‌آيند و پس از چند روز و شب راز و نياز عاشقانه و درددل ملتمسانه شاد و سربلند راهي ديار خود مي‌گردند و سالي را با توسل و عشق به مقام معنوي با آرامش خيال و آسايش فضاي زندگي خود به پايان مي‌برند و باز در سال جديد براي تجديد عهد و پيمان ديرينه به بارگاه باعظمت او مشرف مي‌شوند.

در آستانه زادروز آن امام همام و به بركت وجود مقدسش براي تمام مردم ايران آرزوي سعادت و نيكبختي در همه عرصه‌هاي زندگي داريم.

به همين مناسبت گفتاري از كتاب « سرگذشت و شهادت هشتمين امام شيعيان امام رضا» را كه درباره وجود مقدس و انديشه‌هاي تابناك امام رضا (ع) نوشته شده است زينت‌بخش اين هفته‌نامه مي‌نماييم. 1

در سال 148 هجري قمري، يعني حدود 1280 سال پيش در روز 11 ذيقعده، خداي متعال به حضرت موسي‌بن‌جعفر (ع) و بانويي به نام «تكتم» كه او را طاهره مي‌گفتند در «مدينه» فرزندي عطا كرد كه نامش را «علي» گذاشتند و بعدها لقب «رضا» (ع) به او داده شد.

آن حضرت تقريبا 35 ساله بود كه پس از شهادت امام هفتم در زندان بغداد، عهده‌دار مسئوليت امامت و حفظ مباني اسلامي و رهبري شيعيان گرديد.

اصولا محل اقامت امام رضا عليه‌السلام همان مدينه بود، اما گاهي سفرهايي هم به مكه و عراق و ايران آن روز به تناسب مسئوليتهايي كه داشت انجام مي‌داد.

مدت امامت آن حضرت در حدود بيست سال بود كه مي‌توان آن را به سه بخش جداگانه تقسيم كرد :

1ـ ده سال اول امامت آن حضرت كه هنوز دوره زمامداري «هارون» ادامه داشت.

2ـ 5 سال بعد كه دوره خلافت محمد معروف به «امين» فرزند بزرگتر هارون بود.

3ـ 5 سال اخير امامت آن حضرت كه مصادف با خلافت «مامون» و تسلط او بر قلمرو اسلامي آن روز بود.

امام رضا در هر يك از اين سه دوره به مقتضاي مسئوليت خطير امامت با شرايط اوضاع و احوال پيچيده خلافت آن روز كه به نام اسلام بر مردم حكومت مي‌شد با وجود نابسامانيهاي زيادي كه از جهات مختلف در زندگي اجتماعي مردم وجود داشت وظايف متناسب خود را در راه خدمت به اسلام انجام مي‌داد.

طرز رفتار و اخلاق متصديان امور و واليان كه به پشت‌گرمي كساني كه در راس كارها قرار گرفته بودند چهره نامناسبي به قلمرو اسلامي داده بود و نفوذ و قدرتي كه به نام حكومت اسلامي در داخل و خارج قلمرو اسلامي به دست آمده بود غرورهاي نابجايي ايجاد كرده موجب غفلتهايي شده بود كه بيم آن مي‌رفت كم‌كم دوران زوال و اضمحلال تدريجي امت اسلامي فرا رسد.

متصديان امور، تنها در فكر ادامه رياست خود و تامين مصالح شخصي و خانوادگي بودند، نه در انديشه مصالح اسلام و جامعه اسلامي و نه در مقام معرفي دين الهي اسلام به عنوان «پناهگاه بشري از همه آلودگيها و خطرات زندگي» بلكه اسلامي كه بتوانند در پناه آن حكومت و رياست خود را ادامه دهند.

در اين ميان تنها امامان شيعه بودند كه در هر دوره‌اي به تناسب امكانات موجود در صدد احياء آن حقيقتي بودند كه توسط اسلام به بشر ارزاني شده بود كه آن عبارت است از :

ـ آزادي از هر عبوديتي جز بندگي خدا كه مايه عزت و قوت همه جانبه است.

ـ رعايت عدالت همه جانبه فردي و اجتماعي

ـ تلاش در راه برقراري حكومت عدل و مساوات و برادري

ـ نيكياري در راه‌هاي خير و شايسته انساني

امام رضا هم تا آنجا كه در قدرت و امكان داشت از فرصتي كه در سه سال آخر عمر آن حضرت پيش آمد در بيداري مردم و توجه دادن آنان به اصول مسائل و پرده برداشتن از چگونگي اغفال آنان به صورتها و عناوين گوناگون حداكثر استفاده را نمود.

زندگي امام رضا (ع) بخصوص طرز رفتار آن حضرت در برابر نقشه‌هاي طرح شده متضمن نكات بسيار قابل مطالعه‌اي است كه آگاهي از آن مي‌تواند براي زمانهاي مشابه و از جمله دوران معاصر زندگي مسلمين آموزنده و راهنما باشد.

امام رضا (ع) در شهر نيشابور در پاسخ تقاضاي مردم و خواهش بزرگان و دانشمندان آن روز در اجتماعي كه هزاران نفر در آن گرد آمده بودند و در انتظار شنيدن جملاتي از آن حضرت بودند كه روشنگر راه زندگي آنان باشد مطلبي را بيان كرد .

امام سخن از جهان‌بيني توحيدي اسلام به ميان آورد .

با مقدمه‌اي بسيار جالب و گيرا، حديث توحيد را مطرح كرد . با توجه به اينكه بايد ماموريت واقعي خود را از نظر رهبري انجام داده و مساله‌اي اساسي را عنوان كرده باشد نه اينكه از يك گوشه زندگي، يك مطلب ساده‌اي را به عنوان پند و موعظه يادآوري كند آنهم در آن دوره كه از هر پند و موعظه‌اي تنها در راه هدفهاي شخصي، سياسي، اجتماعي حاكم، استفاده يا سوءاستفاده مي‌شد. آري امام حديث توحيد را از قول خداي بزرگ كه همه عوالم هستي را آفريده است مطرح كرد.

«كلمه‌لا اله الا الله حصني فمن قالها دخل حصني و من دخل حصني امن من عذابي»

توحيدي كه هم افراد و هم ملتها را از همه نكبتها و عذاب‌ها نجات مي‌بخشد .

توحيدي كه دور بودن از آن و رعايت نكردن آن در متن زندگي مستلزم همه‌گونه اسارتها و نكبتها و سختي‌ها در اين جهان و آن جهان است .

آري توحيدي را كه اسلام مطرح كرده بود و آن را تنها وسيله رسيدن به فلاح و رستگاري معرفي كرده است به ياد آورد.

بعد از بيان آن حديث وقتي قافله خواست حركت كند امام سر از هودج (محلي كه روي مركب ترتيب داده مي‌شد) بيرون آورد به طوري كه توجه همه مردمي را كه جمع شده بودند جلب كرد، مثل اينكه مي‌خواست مطلب ديگري بگويد.

آري مي‌خواست با زمينه مساعدتري كه ايجاد ميكند مطلب مكمل و اساسي را يادآوري كند لذا اضافه كرد:

«ولكن بشرطها و شروطها»

و سپس اشاره به خود كرد و ادامه داد :

«و انا من شروطها»

اشاره به اينكه مسئله ولايت به معناي صحيح آن تكميل كننده توحيد است اگر مسئله سرپرستي و رهبري عادلانه و آگاهانه در جامعه مسلمين حل نشود يگانه‌پرستي استقرار نخواهد يافت و باز هم طاغوتها به جاي خدا مي‌نشينند و حكمروايي خواهند كرد.

وفات امام رضا در سال 203 هجري در آخرين سفري كه به ايران كردند در ناحيه‌اي از طوس بعد از 55 سال زندگي بابركت و افتخار اتفاق افتاد.

مديرمسئول

پي‌نوشت:

1- «سرگذشت و شهادت هشتمين امام شيعيان امام رضا»، تاليف علي غفوري چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامي سال 1352.
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا